تفکیک قوا ضامن آزادی سیاسی
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۶۲۹۷۳
اینطور میشود که معمولا کتابخانههای ما پر میشود از آثار ارزشمند کلاسیک خاک خورده، اعم از فارسی و غیرفارسی که هیچگاه سراغشان نمیرویم و حتی آنها را تورق هم نمیکنیم. باید بر این ترس و تعلل غلبه کرد. عمر کوتاه است و معلوم نیست فردا و فرداها چه میشود. باید سراغ کتابهای اصلی و اصیل رفت، کلاسیکها را ورق زد، به آنها مراجعه کرد و مستقیم جملات و عبارتهای آنها را خواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اعتماد، این مقدمه را نوشتم تا شما را به خواندن روحالقوانین منتسکیو دعوت کنم. درست است، عنوان این کتاب خیلی ثقیل و دهان پرکن است. اسم نویسندهاش هم خیلی پرطمطراق. اعتراف میکنم وقتی کتاب را در تحریریه به یکی از همکاران نشان دادم، اولین واکنشش این بود: نه، این از سطح عقل و درک من خیلی بالاتر است! اجازه نداد توضیح بدهم که اینطور نیست، اتفاقا این کتاب نثر بسیار روان و شیوایی دارد، خیلی شیرین است و...
خیانت به وصیت منتسکیوالبته همین ابتدا بگویم که خود منتسکیو در دیباچه کتابش از خواننده خواهش و تمنا کرده که یا آن را نخوانند و یا آن را از اول تا آخر بخوانند، بعد دربارهاش نظر بدهند. نزدیک به سه قرن پیش، یعنی در نیمه نخست قرن هفدهم میلادی، زمانی که منتسکیو در فرانسه زندگی میکرده، چنین تقاضایی معقول و منطقی بوده، اما او نمیتواند از ما ساکنان کره خاکی در نیمه نخست قرن بیست و یکم انتظار داشته باشد که همه آثار و نوشتهها را بخوانیم.
امروز روز، زمانه زمین تا آسمان فرق کرده و حجم اطلاعات و دادههای ناگزیر آنقدر زیاد شده که نمیتوان از همگان انتظار داشت رمانهای ۸۰۰ صفحهای و کتابهای ۱۰۰۰ صفحهای را بخوانند. البته کسانی که متخصصاند یا پژوهشگر، نه فقط چنین وظیفهای دارند، بلکه باید آثار را به زبان اصلی بخوانند و همه تحقیقات و پژوهشهای راجع به آنها را هم تا سر حد وسع و توانایی، از نظر بگذرانند. اما عموم مخاطبان اهل فرهنگ هم حق دارند از این آثار به قدر ظرفیت خود بهرهمند شوند. کلاسیکها آثاری چند لایه، کثیرالاضلاع، عمیق و سرشار از دانایی و فرزانگی هستند. اگر چنین نبودند، اینچنین از پس آزمون زمان سربلند بیرون نمیآمدند و در میان نسلهای متمادی آدمها در جاهای مختلف دنیا، ماندگار نمیشدند. بنابراین حتی کسانی که متخصص یا پژوهشگر هم نیستند، میتوانند با خواندن و مراجعه مستقیم به آنها، ایدههایی ارزشمند و بصیرتهایی درخشان کسب کنند.
منتسکیو و آثارشاسمش تقریبا یک خط است: شارل دوسکوندا، بارون دولابرد ا دو منتسکیو (۱۷۵۵-۱۶۸۹ م). اما این همه لازم نیست، همان «منتسکیو» کفایت میکند، مخصوصا که خودش هم خیلی به این القاب و اسامی اعتنایی نداشت و فردی آزاداندیش و فروتن بود. در خانوادهای اشرافی در بوردوی فرانسه زاده شد، در میانه عصر موسوم به روشنگری یعنی از میانه قرن هفدهم تا میانه قرن هجدهم میلادی. از پیشگامان اندیشه انقلاب فرانسه بود و بر متفکرانی، چون روسو و اصحاب دایرهالمعارف مثل دیدرو و دالامبر فضل تقدم داشت. اگرچه شخصا چندان انقلابی محسوب نمیشد و اصلاحات را برای تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی ترجیح میداد، به همین جهت شیفته انگلستان و تاریخ سیاسی آنجا بود. به لحاظ حرفهای سیاستمدار و قاضی بود، اما اشتغال اصلیاش به خواندن و نوشتن و امروز به عنوان نویسنده، مورخ و فیلسوف سیاسی شناخته میشود. اهل تحقیق و سفر بود و از میان آنچه نوشت، سه تا ماندگارتر شده است:
۱- نامههای ایرانی (Lettres persanes، ۱۷۲۱): اثری ادبی و داستانی که مضمونی انتقادی و تحلیلی دارد. ازبک و ریکا، دو ایرانی داستان در سفر به اروپا و فرانسه، افکار و اندیشههای خود را در قالب نامههایی مینویسند. نخستینبار ابوالقاسم اعتصامزاده، روزنامهنگار، نویسنده، نماینده مجلس شورای ملی و مترجم رباعیات خیام به زبان فرانسه، بخشی از این نامهها را به فارسی ترجمه کرد که در مجله آینده و بعدا در روزنامه ستاره جهان منتشر شد. بعدا حسن ارسنجانی، روزنامهنگار، سیاستمدار و از عاملان اصلی برنامه اصلاحات ارضی، ۶۶ نامه از مجموع ۱۶۱ نامه را به همراه مقدمهای درباره منتسکیو ترجمه و در سال ۱۳۲۰ منتشر کرد. درنهایت محمد مجلسی، مترجم آثار ادبی فرانسوی کل این متن را به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۸۷ منتشر کرد.
۲- ملاحظاتی در علل عظمت و انحطاط رومیان (Considérations sur les causes de la grandeur des Romains et de leur décadence، ۱۷۳۴): منتسکیو در این اثر که در آغاز قرار بود بسیار مختصرتر از این باشد، به بررسی تاریخی و جامعه شناختی ظهور جمهوری رم و سقوط امپراتوری رم پرداخته است. بررسی او از سال ۷۵۴ پیش از میلاد را که به طور سنتی تاریخ تاسیس روم است، در بر میگیرد و تا سقوط قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ میلادی در نتیجه تهاجم ارتش امپراتوری عثمانی ادامه مییابد. نگاه تحلیلی و جامعهشناختی منتسکیو بر مورخان و تحلیلگران پس از او بسیار تاثیر گذاشته است. ادوارد گیبون، مورخ برجسته انگلیسی (۱۷۹۴-۱۷۳۳) در نگارش شاهکار سترگش، انحطاط و سقوط امپراتوری روم متاثر از این کتاب منتسکیو است. متاسفانه از این اثر منتسکیو ترجمهای به فارسی موجود نیست.
۳- روحالقوانین (De l’esprit des lois، ۱۷۴۸): مهمترین اثر منتسکیو که برای نگارش آن بیش از بیست سال تحقیق و تفحص کرده است. او خودش در دیباچه این کتاب درباره نگارش آن چنین نوشته است: «من چندینبار این کتاب را آغاز و چندینبار آن را ترک کردم. هزار بار اوراقی را که نوشته بودم به باد دادم؛ مقصود خود را بدون تشکیل یک منظور بهخصوصی تعقیب میکرد درحالی که نه قواعد کلی را میشناختم و نه استثنائات را. حقیقت را پیدا میکردم و در اثر عدم تشخیص آن را از دست میدادم، اما چون اصول را یافتم یعنی اصول خود را کشف کردم، دیدم آنچه میجستم، خود به خود به سراغ من آمد و طی بیست سال کتاب من شروع شد و پیشرفت کرد و تمام شد.» (روحالقوانین، ترجمه علیاکبر مهتدی، انتشارات امیرکبیر، ۱۴۰۲).
بد نیست پیش از پرداختن تفصیلی به این کتاب چند خط راجع به ترجمه فارسی آن بنویسم. گویا نخستینبار علیاکبر دهخدا بخشهایی از این کتاب را به فارسی ترجمه کرد، اما بهرغم اصرار دیگران به خصوص دکتر محمد مصدق، حاضر به انتشار آن نشد. بعدا سرهنگ علیاکبر مهتدی (زاده ۱۲۸۳، همدان) دانشآموخته دارالفنون، مدرسه سیاسی و کارشناسی حقوق سیاسی از فرانسه، افسر و دادستان نظامی و مشاور رزمآرا، نخستوزیر ترجمهای از آن به دست داد و انتشارات امیرکبیر آن را منتشر کرد. بعد از انقلاب محمد مددپور، نویسنده و پژوهشگر ایرانی و از تاثیرپذیرفتگان شناخته شده احمد فردید، فیلسوف معاصر ایرانی، این ترجمه را تصحیح کرد و مقدمهای مفصل و تعلیقاتی بر آن افزود که سخت رنگ و بوی آموزهها و دیدگاههای فردیدی دارد. این کتاب از آن زمان تاکنون، بارها چاپ شده و اکنون در سال ۱۴۰۲ چاپ پانزدهم آن در دو مجلد منتشر شده است. برخی منتقدان -البته بدون پرداختن به جزییات و به طور کلی- از ترجمه علیاکبر مهتدی انتقاد کرده و بازنگری یا ترجمه مجدد آن را ضروری شمردهاند.
حرف حساب منتسکیو در روحالقوانینروحالقوانین منتسکیو، اثری حقوقی-تاریخی-فلسفی-جامعهشناختی است که در آن به مطالعه تطبیقی جامعه و قانون و حکومت میپردازد. کتاب در آغاز یعنی در سال ۱۷۴۸، بدون ذکر عنوان نویسنده اصلی و به صورت ناشناس منتشر شد، اما ترجمه آن در سال ۱۷۵۰ به زبان انگلیسی باعث شهرت و اثرگذاری گسترده آن شد، اگرچه کلیسای کاتولیک رم در سال ۱۷۵۱ آن را در فهرست کتابهای ممنوعه خود در آورد. کتاب در شش قسمت از سی و یک «کتاب» تشکیل شده و منتسکیو در آن کوشیده، با روشی استقرایی و با مطالعه موردی جوامع مختلف در تاریخ و جغرافیاهای متفاوت، قوانین و قواعد کلی حاکم بر نظامهای اجتماعی و سیاسی آنها را استخراج کند و روابط و مناسبات این قوانین را نشان دهد. منتسکیو معتقد است که در کنار قوانین طبیعی، قوانین وضعی هم بر زندگی اجتماعی بشر حاکم است و «انسان دو موجودیت دارد؛ موجودیت مادی و موجودیت باشعور. به عنوان موجود مادی مانند سایر اجسام تابع قوانین تغییرناپذیر است ولی از جهت اینکه موجودی صاحب شعور است لاینقطع از قوانین الهی تجاوز میکند، نه تنها از آنها تجاوز میکند، بلکه قوانینی را هم که خودش وضع کرده تغییر میدهد.» از دید منتسکیو، افراد بشر با تشکیل جامعه نیازمند حکومت و قانون هستند و این قانون علاوه بر اینکه از عقل انسانی ناشی شده، از وضعیت طبیعی و جغرافیایی و تاریخی یک جامعه خاص هم تاثیر میپذیرد. بنابراین کار حرف حساب او در این کتاب، نشان دادن قوانین و قواعد کلی حاکم بر هر جامعه خاص و نشان دادن روابط آنهاست، منتها با روشی تجربی و استدلالی و تحلیلی.
سه آموزه اصلیخلاصه کردن یا توضیح همه مطالب کتاب روحالقوانین، به سادگی امکانپذیر نیست، اما میتوان سه آموزه اصلی و مشهورتر آن را برجسته کرد:
سه نظام سیاسی یا سه شیوه حکومت
منتسکیو به شیوه فیلسوفان قدیمی مثل ارسطو، منتها با ادعای اتکا بر مطالعات تجربی، سه نوع حکومت آرمانی را از هم متمایز میکند و معتقد است که هر یک از جوامع بشری، به علل و عوامل مختلف، ازجمله به علت جبر جغرافیایی و شرایطی زیستی، به یکی از این سه نمونه آرمانی نزدیک هستند: اول حکومت جمهوری که در آن تمام ملت یا قسمتی از ملت زمام امور را به دست دارد. دوم حکومت پادشاهی که یک نفر حکومت کند ولی به وسیله و تحت سلطقه قوانین ثابت و معین و سوم حکومت استبدادی که یک نفر به تنهایی حکومت کند، بدون قاعده و بدون قاعده هر چیزی را مطابق اراده و هوی و هوس است خود انجام دهد.
از دید منتسکیو «جمهوری ممکن است یا دموکراسی باشد، وقتی که عامه مردم قدرت عالیه را در دست داشته باشند یا اریستوکراسی (حکومت خواص) باشد، وقتی که قدرت عالیته تنها در دست بخشی از مردم باشد. در حکومت سلطنتی پادشاه موافق قوانین اساسی معینی حکومت میکند و معمولا «قدرتهای متوسطی» در کارند. در حکومت استبدادی هیچ قوانین اساسی و هیچ «نگهبان» قانونی وجود ندارد... اصل یا بنیان حکومت جمهوری تقوای مدنی است؛ اصل حکومت سلطنتی، شرف و از آن استبداد، ترس است.» (به نقل از جلد ششم تاریخ فلسفه کاپلستون ترجمه اسماعیل سعادت، صص ۲۴-۲۵)
حکومت جمهوری زمانی فساد میپذیرد که روح مساوات از بین برود یا به حد افراط برسد. حکومت اشرافی (آریستوکراسی) زمانی فاسد میشود که اقتدار اعیان خودسرانه شود. حکومت پادشاهی زمانی فاسد میشود که در طبقات متوسط حس شرافت و غیرت ضعیف شود و پادشاه عدالت را به قساوت بدل کند یا طبقه متوسط از بین برود (سیر حکمت در اروپا، محمدعلی فروغی، ج ۲، ص ۱۶۵) و، اما حکومت استبدادی لاینقطع فاسد میشود، زیرا ذاتا فاسد است. از دید منتسکیو «حکومتهای دیگر به این جهت از بین میروند که حوادث خاص اصول آنها را نقض میکند، اما حکومت استبدادی به اقتضای عیب داخلی خود فاسد میشود مگر اینکه علل خارجی مانع از فساد او گردد، پس استبداد ادامه پیدا نمیکند مگر وقتی که اوضاع ناشی از مقتضیات زمان یا آب و هوا و مذهب یا وضع و قریحه آن را مجبور کنند که ترتیبی را مراعات نماید و تابع قاعدهای شود.» (روحالقوانین، جلد ۱، ص ۳۴۲)
تاثیر جغرافیا و طبیعت بر نظامهای سیاسی و اجتماعیدیگر آموزه شناخته شده منتسکیو، اثرگذاری طبیعت و شرایط اقلیمی و جغرافیایی بر شکلگیری نوع نظام سیاسی در جوامع مختلف است. مشهور آن است که «منتسکیو معتقد بود ملتهای گرمسیر مستعد تنبلی و دیکتاتوری و استبداد و ملتهای سردسیر جاهطلب و خشن و ملتهای با آب و هوای معتدل آزادیخواه و دموکراسیخواه هستند.» او این دیدگاه را در فصلهای چهاردهم تا نوزدهم روحالقوانین بسط میدهد. اما واقعیت آن است که «منتسکیو نمیگوید که شرایط اقلیمی و اقتصادی چنان تعیینکننده نظام قوانین است که هیچ نظارت عاقلانهای بر آن نتوان اعمال کرد.» (همان، ص ۲۶) و از سرنوشت محتوم سخن نمیگوید.
ضرورت تفکیک قوامنتسکیو آزادیخواه است و آزادی از دید او «آن است که افراد آنچه را بخواهند و بکنند و آنچه را موظف به خواستن آن نیستند مجبور نباشند انجام دهند.» (فصل یازده روحالقوانین، ص ۳۹۴) از دید او ضامن این شکل از آزادی تفکیک قوا است و برای اثبات سخنش به نظام سیاسی محبوبش انگلستان اشاره میکند. تفکیک قوای حاکمیت به سه قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه و استقلال آنها بر یکدیگر مانع از تجمیع و تمرکز قدرت و درنهایت فساد آن میشود. به نوشته کاپلستون، «اندیشه منتسکیو درباره تعادل قوا هم در امریکا و هم در فرانسه تاثیر بخشید؛ یکی از موارد این تاثیر صدور اعلامیه حقوق بشر و شهروندان فرانسه در سال ۱۷۹۱ بود.» (کاپلستون، همان، ص ۲۹) خلاصه کردن کتاب منتسکیو در سه آموزه بالا، اجحافی آشکار در حق این اثر کلاسیک است.
کتاب سرشار از اطلاعات و دادههای تاریخی، حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی درباره نظامهای سیاسی و اجتماعی و حقوقی و اقتصادی جوامع و ملل مختلف و ایده پردازیهای منتسکیو پیرامون آنهاست. مهمتر از آن برای پژوهشگران و اهل تحقیق، روششناسی و شیوه تحقیق منتسکیو است. او در این کتاب در مقام محقق و پژوهشگری دقیق و روشمند ظاهر میشود و از این حیث میتوان او را از پیشگامان جامعهشناسی سیاسی و جامعهشناسی تاریخی محسوب کرد. کوتاه سخن آنکه روحالقوانین منتسکیو به عنوان شاهکاری کلاسیک، همواره خواندنی و بصیرت افزاست و مواجهه مستقیم با آن لذتبخش و مفید است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: آزادی سیاسی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل حکومت استبدادی فاسد می شود تفکیک قوا علی اکبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۲۹۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.
ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قلهای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین میغلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا میبرد، اما سنگ دوباره به پایین میغلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»
از نظر ناظمی «سیزیف استعارهای است از تکرارِ کشندهی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل بود. با وجود اینکه تاریخ، رویدادهای شکلدهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن میتواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاشهای نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آنها باشیم، توان خروج از چرخههای تکراریشان را نداریم و گویی در اسطورهی سیزیف زندگی میکنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی میداند، به همان شیوهای که رهایی از چرخههای تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان مییابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم میشویم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل.»
پاندولی میان استبداد و هرجومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومتها فشارها را از حد گذرانده و از آستانهی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور میکنند، یک ضربهی سخت دریافت میکنند. ضربهی سخت است که حکومتها را از ادامه دادن به قدرت بازمیدارد. در حقیقت ضربهی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران میشود. به دنبال این ضربهی سخت است که جامعهی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت میکند، اما به دلیل آنکه ظرفیتهای نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرجومرج دستوپا میزند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانهی تحمل حکومت رد میشود و حکومت (فارغ از آنکه در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپسگیری قدرت انحصاری خود برمیآید. بنابراین ضربهی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانهی تحمل حکومت رنگ میگیرد.»
او در ادامه می نویسند: «ضربههای سخت پیدرپی و گیجیهای بامداد خمارِ پس از آنها الگوی تکرارشوندهی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعهی ایرانی با هر ضربهی سخت بخشی از توانمندیهای خود را از دست داده و پس از هر ضربهی سخت مجبور شده است زمان و انرژیاش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدسترفته کند. محکومیت تکرار بیهودهی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی میتواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد میدهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»
الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.
جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکتهای زیگزاگی در میانهی دو دیوارهی صخرهای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دورههای متعددی از هرجومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعهای آونگی (پاندولوار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربودهاند و با ضربههای متناوب سخت، ما را در میانهی دو دیواره گروگان گرفتهاند. در این الگوی تکراری، حکومتها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت میکنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره میبرند که سرنوشت محتوم ایران ضربههای سختِ مکرر میشود.»
شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومتهای شیفتهی استبداد، بیتوجه به آستانهی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت میگیرند که عصیان جامعه در قالب انقلابها و درگیریهای نظامی و گاهی نیز توسل به قدرتهای خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته میشود. حکومتهای استبدادی به صورت همزمان ظرفیتهای حکمرانی جامعه را نیز کاهش میدهند؛ ظرفیتهایی که میتوانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکتورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را همزمان کاهش میدهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربهی سخت، حکومت تغییرات شدید میکند و ثبات جامعه تضعیف میشود و از سوی دیگر، زمانی که جامعهی ایرانی پس از آن ضربهی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس میگیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی میشود و به سرعت به سوی هرجومرج میرود.»
تحلیل و تجویز راهبردی
در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهمترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیتهای نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژهای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیتهایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرجومرج میشود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.
*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات
بیشتر بخوانید:
که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایهروشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبشهای زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحشزده
مهندسان عاشقپیشه و مهندسان قاتلپیشه
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758